سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

تجلی باطل و پوشیده ماندن حق

از جمله ویژگی‌های آخر الزمان که در سخنان حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه ظهور خاصی دارد، آشکار شدن باطل و مخفی ماندن حق است. تمام تلاش معصومان علیهم السلام و به خصوص حضرت علی علیه السلام، برپایی و دفاع از حق بوده است. اما در آخر الزمان، حق نیز هم چون قرآن و اسلام و بطون معارف دین، پوشیده و مهجور می‏شود:

 

تجلی باطل و پوشیده ماندن حق

از جمله ویژگی‌های آخر الزمان که در سخنان حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه ظهور خاصی دارد، آشکار شدن باطل و مخفی ماندن حق است. تمام تلاش معصومان علیهم السلام و به خصوص حضرت علی علیه السلام، برپایی و دفاع از حق بوده است. اما در آخر الزمان، حق نیز هم چون قرآن و اسلام و بطون معارف دین، پوشیده و مهجور می‏شود:

سَیأْتِی عَلَیکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیسَ فِیهِ شَی‏ءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِل

1.
در آن دوران، تمامی ‌نیروی آدمیان در کمک کردن به ظهور هر چه بیشتر باطل بسیج می‌شود. برای کسب ثروت، قدرت و لذت بیشتر، حق پایمال می‌شود، توجیهات نادرست برای صحه گذاردن بر رفتار و گفتار مردم به میدان می‏آید. آن چه معیار است منافع شخص و حزب و گروه است. عده‌ای که شایستگی زعامت و ریاست را ندارند، برای وصول به آن دست به هر اقدامی ‌می‌زنند در حالی که خود به عدم کفایت خویش آگاهند. از آزمایش‏ها و امتحانات الهی غافلند و تلخی‏ها‏، ناگواری‏ها‏ و ضررها را فقط برای دیگران می‌بینند. مرگ دیگران را که آشکارترین حق‏ها‏ست به چشم می‏بینند ولی آن را برای خود نمی‌دانند. این جاست که حق زیر پرده‏ها‏ی تاریک خواهش‏ها‏ و تمایلات نفسانی پوشیده خواهد ماند و همه فضای جامعه را باطل در بر خواهد گرفت. کسانی هم که جویای حق هستند در مشقتی بی اندازه گرفتار می‌شوند؛ چرا که در آن حال، تشخیص مسیر حق از باطل به آسانی میسر نیست. این ویژگی به صراحت در کلام مولای متقیان علی علیه السلام ذکر شده است. شریف رضی در نهج‌البلاغه سخن حضرت را در این باب نقل نموده است:
إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ ینْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یعْرَفْنَ مُدْبِرَات
2
.
آخر الزمان که آبستن فتنه‏ها‏ی بی شمار است
3
زمانی است که باطل به صورت حق جلوه می‏کند و دعوت‌کنندگان آن شبیه دعوت‌کنندگان به هدایت و ارشاد هستند. دینداران به سبب تمسک به تزویر و ریا و تظاهر به حق، بی ‏دین می‌شوند در حالی که دم از دین و دینداری می‌زنند. این اتفاق در زمان مولای متقیان علیه السلام نیز به وقوع پیوست. لشکریان علی علیه السلام به هنگام جنگ نهروان، به شدت مردد شدند؛ چرا که در مقابل خویش، چهره‏ها‏یی پینه‌بسته از شدت عبادت و حافظان و قاریان قرآنی را می‌دیدند که بارها در رکاب پیامبر شمشیر زده‏اند. در روز عاشورا نیز کسانی که سر بریده امام حسین علیه السلام را به خون مبارکش آغشته کرده بودند، به هنگام آوردن سر، تکبیر می‌گفتند، همان گونه که در شام افرادی بودند که خبر شهادت حضرت علی علیه السلام در محراب مسجد آن‌ها را متعجب کرد به طوری که می‌پرسیدند: مگر علی علیه السلام هم نماز می‌خواند؟!
اما تفاوت میان مردم آخر الزمان و کسانی که در زمان ائمه علیهم السلام می‌زیستند، همان حضور امامان معصوم علیهم السلام است. در آخر الزمان مردم از وجود امام حاضر بی بهره‏اند و این تکلیف مؤمنان را در آن

دوران سنگین‏تر می‌سازد. به همین منظور، آن‌ها به ناچار علی رغم حضور در متن اجتماع و معاشرت با مردم، در انزوا و غربت به سر می‏برند. این خبر را حضرت در نهج‌البلاغه چنین بیان می‌فرمایند:
وَ ذَلِکَ زَمَانٌ لَا ینْجُو فِیهِ إِلَّا کُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ إِنْ شَهِدَ لَمْ یعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ یفْتَقَد
4
.
زندگی با گمنامی، ‌بر دو قسم عمده تقسیم می‌شود که یکی از آن‌ها ناشی از ناتوانی از قرار گرفتن در معرض نوسانات زندگی و اجتماعی و اتفاقات و حوادث است. این قسم ممکن است ناشی از ضعف و ناتوانی نفس و اراده باشد در صورتی که عوامل جبری در آن مؤثر نباشند. در این حالت از انزوا و عزلت، سرمایه وجودی شخص، بیهوده تلف می‏شود در حالی که می‌توانست از آن سرمایه برای رفع نیازهای مادی و معنوی خود و دیگران بهره‌برداری نماید. اما قسم دوم، عزلت و انزوایی است که شخص در ارتباط با هم‌نوعان خود، جلب منفعت را در نظر نمی‌گیرد. بدین توضیح که ارتباط او با مردم نه برای نفع مادی است و نه دفع ضرر و حتی از مطرح شدن در میان مردم نیز گریزان است. البته مقصود از گمنام زیستن، گوشه‌گیری و زندگی بدور از اجتماع نیست، بلکه مراد قطع تأثیر و تأثرهای مبتنی بر مصالح و منافع مادی است. با این توضیح می‌توان گفت که علی علیه السلام در عین مطرح شدن در اجتماع، گمنام زیست و گمنام چشم از دنیا فرو بست. اکثریت قریب به اتفاق مردم دوران علی علیه السلام توانایی شناخت و درک عظمت وی را نداشتند. آیا انسانی که در یک جامعه ناشناخته است گمنام نیست ؟
5
.
هر دل که درون پرده محرم گرددچون پردگیان گرد جهان کم گردد در گوشه نشسته و فرو رفته به خودبهتر ز هزار کس در عالم گردد
از آن جا که حق و حقیقت پنهان گشته و در میان مردم ظهور ندارد، مؤمنان که طالبان واقعی حق و حقیقت اند نیز ناچار به اعراض از خلق می‌شوند به گونه‌ای که به هنگام حضور در بین مردم ناشناخته‏اند و اگر غائب باشند کسی در پی پرسش حال آن‌ها نیست.

پی نوشت :

1.نهج‌‌البلاغه، خطبه 147

  2.نهج ‌البلاغه، خطبه 93

3.فضائل پنج‏تن در صحاح شش‏گانه اهل سنّت، ج4، ص351

4.نهج ‌البلاغه، خطبه 103

  5.ترجمه و تفسیر نهج ‌البلاغه، جعفری، ج18، ص185

منّت بر خداوند به سبب دینداری

یکی دیگر از دگرگونی‏ها‏ی ارزشی که در آخر الزمان به وقوع می‌پیوندد این است که مردم به سبب دینداری خود بر خداوند منّت می‌گذارند. در حالی که خداوند به علت این که آدمی ‌را از گمراهی‏ها‏ نجات می‌دهد و به نور ایمان هدایت می‏کند بر انسان منت نهاده است. خداوند در قرآن در خطاب به عده‌ای که به سبب اسلام آوردنشان بر پیامبر منت می‏گذارند می‌فرماید:

بگو بر من منّت مگذارید بلکه این خداست که با هدایت کردن شما به ایمان، بر شما منّت می‏گذارد 1.
پروردگاری که بر خود رحمت را واجب کرد
2
و برترین مخلوقاتش را برای هدایت بشر فرستاد، در مقام رحمت و لطف، انسان را به مسیر سعادت ابدی هدایت می‌فرماید. درک صحیح این واقعیت، باعث می‌شود که انسان دیندار، همواره خود را ممنون خداوند بداند و شکرگزار او باشد. این همان ارزشی است که خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله بر آن تأکید داشته‏اند. حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین می‌فرماید:
یا عَلِی، إِنَّ الْقَوْمَ سَیفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ یمُنُّونَ بِدِینِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ یتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ یأْمَنُونَ سَطْوَتَه
3
.
دین، مایه خشوع و فروتنی است و خداوند مؤمنان را به صفت خشوع ستوده است
4
و این خود از جمله برترین ارزش‌های دینی است. اما اگر دین، باعث فخرفروشی و خودبرتربینی در شخص به ظاهر دیندار شود، آنگاه نه تنها دین کمکی برای وصول به سعادت نمی‌کند، بلکه خود سبب دوری از کمال شایسته می‌شود. این آسیب، همان ارزش دگرگون شده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را از اوصاف مردم آخر الزمان می‏داند. مولای متقیان علی علیه السلام نیز در ضمن بیان ویژگی‌های آینده مسخ‌شده می‌فرماید:
وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاس
5
.
در آن هنگام، عابد به پشتوانه عبادت، خود را از دیگران برتر می‌داند در حالی که کثرت عبادت، موجب کثرت تواضع می‌شود به نحوی که شخص تمامی‌مردم را از خویش بهتر می‌پندارد و عبادت خود را ناقص
6
.
اگر به دقت پیرامون خویش را بنگریم نمونه‏ها‏ی متعددی را می‌یابیم که مصادیق سخن حضرت علی علیه السلام هستند. در جامعه‏ای دینی، دینداران باید در تمامی ‌ابعاد، الگو و نمونه باشند. درک شرایط و مقتضیات اجتماع و شیوه صحیح برخورد با آن‌ها از جمله وظایف دیندار واقعی است. این وظایف در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده به تفصیل بیان گردیده است
7
.
در زمان حاضر بسیار، متعبدان به ظاهر و دیندارانی را می‌بینیم که دیگر افراد جامعه را به دیده تحقیر می‌نگرند و آن‌ها را به استناد این که مانند آن‌ها نیستند از رحمت الهی دور می‌انگارند. این دیدگاه در تمامی‌شئون زندگی، آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بدون شک، افراط و تفریط، سرزنش و تحقیر و دفع و طرد، هر کدام مانعی برای اشاعه و ترویج حقیقت دین هستند. اگر در مقام ریشه‌یابی این موانع برآییم، علت را در خودبرتربینی دینی و

خلاصه کردن دین به عبادات ظاهری می‏یابیم. به همین جهت امام علی علیه السلام خودبینی و فخرفروشی را آفت «لُبْ» (که همان عقل خالص است) معرفی می‌نماید 8.

پی نوشت :

1.حجرات / 17

  2.انعام / 12

3.نهج‌ البلاغه، خطبه 156

4.آل عمران / 199؛ مؤمنون / 3

5.نهج ‌البلاغه، حکمت 102

6.ترجمه و شرح نهج ‌البلاغه، زمانی، ج4، ص89

7.تحف العقول عن آل الرسول، ص488

8.شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج7، ص232

 






تاریخ : سه شنبه 92/9/26 | 11:13 صبح | نویسنده : ابراهیم رمضان پور | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ساح