امام علی(ع) در خطبه نود و نهم نهج البلاغه از زهد و ترک دنیاپرستى سخن مى گوید و می فرماید: او را بر نعمتهایى که عطا فرموده ستایش مى کنیم و در کارهاى خود از او استعانت مى جوئیم، از او سلامت در دین مى خواهیم همان گونه که تندرستى در بدن از او تقاضا داریم. اى بندگان خدا شما را به ترک این دنیائى که سرانجام شما را رها می سازد توصیه مى کنم گرچه شما ترک آنرا دوست ندارید، دنیایى که جسمهاى شما را کهنه و فرسوده مى کند با اینکه دوست دارید، همیشه تازه و نو باشید. شما و دنیا به مسافرانى مى مانید که تازه گام در جاده نهاده اند احساس مى کنند به انتها رسیده اند و تا قصد رسیدن نشانه اى در وسط راه مى کنند گویا به آن رسیده اند. آن چنان دنیا به سرعت مى گذرد که هنوز گام در آن نگذارده پایان مى یابد. در حالی که براى رسیدن به مقصد نهایى باید راه زیادى را بپیماید. اما چگونه مى تواند به مقصد برسد کسى که روز معینى در پیش دارد و از آن تجاوز نخواهد کرد. مرگ به سرعت او را می راند و عوامل مختلف او را به زور و برخلاف میل به جدایى از دنیا وادار مى سازد.
یکبار رسول اکرم(ص) برای نماز آمدند. گروهی را دیدند که آشکارا می خندند و بر اثر خنده دندانهای آنان ظاهر است. آن حضرت فرمودند: اگر مرگ را بسیار یاد کنید آن حالی را که من می بینم نخواهید داشت، لذا مرگ را بسیار یاد کنید.
امام علی(ع) در خطبه نود و نهم نهج البلاغه از زهد و ترک دنیاپرستى سخن مى گوید و می فرماید: او را بر نعمتهایى که عطا فرموده ستایش مى کنیم و در کارهاى خود از او استعانت مى جوئیم، از او سلامت در دین مى خواهیم همان گونه که تندرستى در بدن از او تقاضا داریم. اى بندگان خدا شما را به ترک این دنیائى که سرانجام شما را رها می سازد توصیه مى کنم گرچه شما ترک آنرا دوست ندارید، دنیایى که جسمهاى شما را کهنه و فرسوده مى کند با اینکه دوست دارید، همیشه تازه و نو باشید. شما و دنیا به مسافرانى مى مانید که تازه گام در جاده نهاده اند احساس مى کنند به انتها رسیده اند و تا قصد رسیدن نشانه اى در وسط راه مى کنند گویا به آن رسیده اند. آن چنان دنیا به سرعت مى گذرد که هنوز گام در آن نگذارده پایان مى یابد. در حالی که براى رسیدن به مقصد نهایى باید راه زیادى را بپیماید. اما چگونه مى تواند به مقصد برسد کسى که روز معینى در پیش دارد و از آن تجاوز نخواهد کرد. مرگ به سرعت او را می راند و عوامل مختلف او را به زور و برخلاف میل به جدایى از دنیا وادار مى سازد.
پس در عزت و افتخارات(موهوم) این جهان سر و دست نشکنید و به زینت و نعمتهاى آن فریفته نگردید و از رنج و سختیهاى آن جزع و زارى نکنید، زیرا عزت و افتخارات آن به زودى پایان مى گیرد و زیور و نعمتهایش زایل مى گردد و رنج و سختى آن تمام مى شود و هر خوب و بد در دنیا پایان مى یابد و هر موجود زنده اى به سوى فنا پیش مى رود. آیا براى شما در آثار پیشینیان وسیله عبرت نیست که شما را از (کردار بد) باز دارد و آیا اگر اندیشه کنید در آثار پدران خود عبرت نخواهید گرفت؟ مگر نمى دانید گذشتگان شما بر نمى گردند و بازماندگان باقى نمى مانند، مگر مردم دنیا را مشاهده نمى کنید که شبانه روز حالات گوناگونى دارند یکى مى میرد و بر او مى گریند و دیگرى باقى مى ماند و به او تسلیت مى گویند و یکى در بستر بیمارى افتاده دیگرى به عیادت او مى آید و دیگرى در حال جان کندن است. یکى به دنبال دنیا مى دود در حالى که مرگ به دنبال او در حرکت است و یکى در عالم غفلت فرو رفته در حالى که مرگ و حوادث دنیا او را فراموش نکرده اند! و به همین گونه بازماندگان به دنبال گذشتگان مى روند. به هوش باشید، نابود کننده لذات و بر هم زننده کامیابی ها و قطع کننده آرزوها(یعنى مرگ را) بسیار به خاطر بیاورید در آن هنگام که تصمیم بر کارهاى زشت دارید و براى اداى حق واجب خدا و نعمتهاى بی شمار و احسانهاى بى پایانش از او استعانت جوئید. مولای متقیان امیرمومنان علی(ع) میفرماید: «من اکثر من ذکر الموت نجی من خداع الدنیا؛ هر کس فراوان یاد مرگ کند، از حیلههای دنیا، رهایی مییابد». حضرت علی(ع) میفرماید: «و من اکثر ذکر الموت رضی من الدنیا بالکفاف: هر که بسیار یاد مرگ کند، به اندازه کفاف، از دنیا راضی است».
یادآوری مرگ، تأثیرگذاریهای مثبت و سازندهای در زندگی آدمی دارد. به خاطر این آثار روحی و تربیتی، در تعالیم و آموزههای دینی نیز بدان تاکید و سفارشهای فراوانی شده است. یکی از آثار سازنده و تربیتی یاد مرگ، پوشیدن لباس زهد در دنیاست. یاد مرگ، دنیا را در چشم انسان زاهد، خوار و کوچک میکند. امام صادق(ع) میفرماید: «یاد مرگ، شهوتها را از بین میبرد، ریشههای فراموشی را یکسره بر میکند؛ دل انسان را به وعدههای الهی محکم میکند و روحیه انسان را از سنگدلی به لطافت و رقّت قلب میکشاند. نشانههای هوس را از بین میبرد و آتش حرص را خاموش و دنیا را پیش چشمان انسان، کوچک میکند»!
این گونه یاد مرگ انسان را از غوطهور شدن در هوسها و لذتهای دنیوی باز میدارد و تحمل سختیها را بر انسان آسان میکند. کسی که فراوان به یاد مرگ میافتد، به کمترین مال و نعمت دنیا راضی است و دیگر بخل و حرص، در دل او راه نمییابد. او به اندازه نیازش از دنیا بهره میگیرد. دنیا و زیباییهای آن بسیار فریبنده است و کسی که بتواند با یاد مرگ و قیامت دل خود را روانه سرای دیگر کند، نیرنگ و زرق و برق دنیا، دیگر نمیتواند بر او غلبه کند؛ آن چنان که مولای متقیان، امیرمومنان علی(ع) میفرماید: «من اکثر من ذکر الموت نجی من خداع الدنیا: هر کس فراوان یاد مرگ کند، از حیلههای دنیا، رهایی مییابد».
همچنین، ایشان در سفارشهای خود که در نهجالبلاغه آمده است، چنین میفرمایند: «ای مردم! سفارش من به شما این است که مرگ را از یاد نبرید و کمتر از آن غفلت کنید، چگونه غافل میشوید از چیزی که هرگز از شما غفلت نمیکند؟ مگر همه روزه، مردهها را نمیبینید که بر خلاف میلشان به سوی گورها برده میشوند و در حفرههای تنگ و تاریک آن جای میگیرند؟ گویی هرگز در این دنیا زندگی نکرده و در آبادانی آن نکوشیدهاند. از سرایی که در آن به سر میبردند، میروند و اسیر تودههای خاکی که از آن وحشت داشتند، میشوند. سرگرم دنیایی بودند که از آن دست کشیدند و آخرتی را که به سوی آن کوچ کردند، تباه ساختند. دیگر نمیتوانند از بدیهایی که کردهاند، برگردند و نه این توان و قدرت را دارند که به خوبیهایی که از دستشان برمی آید، بیفزایند. به دنیا مهر ورزیدند، ولی دنیا فریبشان داد. به آن اعتماد کردند و او بر زمینشان زد».
این گونه، انسان زاهد روزهای عمر خود را رو به کاستی میبیند و هر لحظه، خود را یک گام نزدیکتر به مرگ احساس میکند و در نتیجه تلاش میکند تا برای آن دنیای خود نیز زاد و توشهای فراهم کند، که تأمین کننده نیازهای او در فردای قیامت باشد. آنگاه آن حضرت، خطبه خویش را این چنین به پایان میرساند: زاهدان، گروهی از مردم دنیا هستند که دنیاپرست نیستند. پس در دنیا زندگی میکنند، اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند. در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل میکنند و در ترک زشتیها، از همه کس سبقت میجویند، بدنهایشان به گونهای در تلاش و حرکت است که گویا در میان مردم آخرت هستند. اهل دنیا را مینگرند که مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر میدانند.
یکبار رسول اکرم(ص) برای نماز آمدند. گروهی را دیدند که آشکارا می خندند و بر اثر خنده دندانهای آنان ظاهر است. آن حضرت فرمودند: اگر مرگ را بسیار یاد کنید آن حالی را که من می بینم نخواهید داشت، لذا مرگ را بسیار یاد کنید. هیچ روزی بر قبر نمی گذرد مگر اینکه در آن روز ندا می دهد: من خانه تنهایی هستم. من خانه خاکی هستم. من خانه کرمها هستم. هرگاه شخص مؤمنی در قبر گذاشته می شود، قبر خطاب به او می گوید: آمدنت مبارک! خوش آمدی! از تمام کسانی که روی زمین هستند تو نزد من محبوبتری. امروز که نزد من آمدهای بهترین برخورد مرا نسبت به خود خواهی دید. سپس قبر برایش تا منتهای نظر وی وسیع و فراخ می شود و دروازهای از بهشت برایش گشاده می شود که از آن نسیم بهشت و بوهای عطرآگین به او میرسد.
هرگاه شخص بد عمل در قبر گذاشته می شود، قبر خطاب به او می گوید: آمدنت نامبارک، بد آمدی. از تمام کسانی که روی زمین هستند منفورترین آنها نزد من تو هستی. امروز که به من سپرده شدهای برخورد مرا با خود خواهی دید. سپس برخورد مرا با خودخواهی دید. سپس او را چنان می فشارد که دنده های پهلوی او را در هم فرو می روند و هفتاد اژدها بر وی مسلط می شود. آن اژدها چنان زهر و سم خطرناکی دارند که اگر یکی از آنها بر زمین بدمد بر اثر آن هیچ گیاه و علفی بر روی زمین نمی روید و تا قیامت اژدها او را می گزند. پس از آن، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: قبر یا باغی از بهشت است و یا خندقی از آتش دوزخ. خوف و خشیت الهی امری بسیار مهم و ضروری است. روی همین اساس، رسول اکرم(ص) اغلب در فکر و اندیشه عمیقی قرار داشتند و یاد مرگ برای این امر بسیار مفید و سودمند است. به همین جهت آن حضرت(ص) این نسخه را تجویز کردند. بنابراین گاهی، یاد و ذکر مرگ بسیار لازم و ضروری خواهد بود.