با توجه به آیات قرآن، آسمان و زمین در شش دوره خلق شده است که منظور از آفریدن آنها، جمع کردن اجزاء و سپس جدا ساختنش از مواد دیگری، متشابه با هم و متراکم در هم است
تعارض ظاهری آیات سوره فصلت با دیگر آیات
بررسی آیات خلقت در قرآن
با توجه به آیات قرآن، آسمان و زمین در شش دوره خلق شده است که منظور از آفریدن آنها، جمع کردن اجزاء و سپس جدا ساختنش از مواد دیگری، متشابه با هم و متراکم در هم است و به حکم این آیات خلقت آسمانها در دو روز و خلقت زمین نیز در دو روز ـ به آن معنایی که برای روز کردیم ـ صورت گرفته و در نتیجه از شش روز، دو روز باقیمانده که در آن تقدیر ارزاق و یا به عبارتی، به حرکت در آوردن زمین به دور خورشید است، به نحوی که در اثر دور و نزدیک شدنش از خورشید و نیز در اثر میل به سوی شمال وجنوب، چهارقسم هوا در زمین پیدا شد: هوای بهاری، تابستانی، پاییزی و زمستانی ودر نتیجه زمین اماده گردید برای اینکه ارزاق روزی خواران از آن بروید.[15]
در سوره فصلت خلقت آسمان و زمین را اینگونه بیان می کند: (خلق الأرض فی یومین )
در تفسیر این آیه گفته شده است: «خدا زمین را در دو روز (دو دوره) به گونهای خلقت فرموده که مناسب برای سکونت و زندگی انسان و حیوانات دیگر باشد و فاصله بین زمین و خورشید طوری است که حرارت زمین به میزان معتدلی است نه بسیار سرد است که سبب انجماد همه موجودات شود ونه بسیار گرم که سکونت در آن غیر قابل تحمل باشد. زمین را هوا فرا گرفت که انسان، حیوانات و نباتات بتوانند تنفس کنند. گردش زمین به دور خود و خورشید به سرعتی است که شب و روز متعادل و فصول مختلفی به وجود امده که فقدان هر کدام کافی است که قسمتی از زندگی مختل شود. [16]
- (جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام سواء للسائلین).
بعد از تذکر به اینکه زمین را در مدت دو روز از عدم بوجود آورده در مقام تنظیم آفرینش آن برآمده که در بالای زمین کوههای برافراشته و در آنها از انواع و اقسام گیاهان، معادن و غیر آن برکت داده و روزی خلق را در آن اندازهگیری نموده است، اینها همه در چهار روز بوده است.[17] و این روزی به اندازه نیاز نیازمندان و تقاضا کنندگان است. منظور از سائلین در اینجا ممکن است انسانها بوده باشند، یا اعم از انسانها، حیوانات و گیاهان. مطابق این تفسیر نه تنها نیاز انسانها بلکه نیاز حیوانات و گیاهان را از آغاز در زمین پیش بینی کرده، و آنچه برای ادامه حیات آنها لازم بوده، آفریده است.[18]
در آینه منظور از (بارک فیها) آن است که خدا در زمین خیر بسیاری قرار داد که موجودات زنده روی زمین از نبات، حیوان و انسان در زندگی خود انواع بهرهها را در آن خیرات میبرند.[19] با توجه به این دو آیه، آفرینش مراحل تکاملی دارد:
1. خلق شدن (خلق الارض )
2. استقرار و تثبیت (جعل فیها رواسی )
3. تزریق منافع در زمین ( بارک فیها )
4. تامین نیازهای همگان (سواء للسائلین ).[20]
قرآن کریم بعد از پایان سخنان مربوط به آفرینش زمین و مراحل تکاملی آن، به بحث از آفرینش آسمانها پرداخته، میفرماید:
- (ثم استوی الی السماء و هی دخان): سپس اراده آفرینش آسمان نمود در حالی که به صورت دود بودند.
برای روشن تر شدن آیه، ابتدا به معنای استوا میپردازیم. استوا در اصل به معنای اعتدال یا مساوات دو چیز با یکدیگر است و هنگامی که این ماده با حرف «علی» متعدی شود به معنای استیلا و سلطه بر چیزی است، مانند: «الرحمن علی العرش استوی: خدا بر عرش استیلاء دارد».[21] و هنگامی که با «الی» متعدی شود به معنای قصد یا رسیدن به چیزی است؛ مانند آیه مورد بحث که می فرماید :(ثم استوی الی السماء). [22]
پس خدا به امر آسمان پرداخت و به گفته عبدالحسین طیب، خدا عالم بالا را از این کرات جویه خورشید و ماه و ستاره منظم فرمود و هر کدام را در جای خود قرار داد.[23] در حالی که آسمان دود بود یعنی بخارات زمین بود که به بالا متصاعد گردیده و مثال دود می نمود. [24]
آیت الله مکارم شیرازی در مورد کلمه «ثم» که ظاهرا خلقت آسمانها را بعد از خلقت زمین و متعلقاتش آورده میگویند:
تعبیر «ثم» معمولاً برای تأخیر در زمان میآید ولی گاه به معنی تأخیر در بیان میباشد. اگر به معنی اول باشد مفهومش این است که آفرینش آسمانها بعد از خلقت زمین و آفرینش کوهها و معادن و مواد غذایی صورت گرفته است ولی اگر به معنای دوم باشد هیچ مانعی ندارد که آفرینش آسمانها قبلاً صورت گرفته و زمین بعد از آن، ولی به هنگام بیان کردن، نخست از زمین و ارزاق و منابع آن، که مورد توجه و نیاز انسانهاست، شروع کرده و سپس به شرح آفرینش آسمانها پرداخته است. معنای دوم گذشته از این که با اکتشافات علمی هماهنگتر است با آیات دیگر قرآن نیز موافقت دارد.[25] ایشان سپس به عنوان شاهد آیات 27ـ33 سوره نازعات[26] را ذکر میکنند که روشن میسازد مسایل مربوط به زمین بعد از آفرینش آسمانها بوده است.
- فقضاهن سبع سموات فی یومین و اوحی فی کل سماء امرها): سپس هفت آسمان را در دو روز برپا ساخت ودر هر آسمان آنچه را میخواست فرمان داد.
این آیه اشاره به وجود دو دوران در آفرینش آسمانهاست که هر دورانی از آن میلیونها یا میلیاردها سال به طول انجامیده و هر دوران به نوبه خود به ادوار دیگر تقسیم می شود. این دو دوره ممکن است دوران تبدیل گازهای فشرده به مایع و مواد مذاب، و دوران تبدیل مواد مذاب به جامد بوده باشد. [27]
آسمان دارای طبقات متعددی است که عدد هفت برای آنها در قرآن بکار رفته است. درباره این رقم دو نظریه گفته شده است: 1- عدد تکثیر باشد یعنی آسمانهای فراوان و کرات بی شماری آفریدیم؛ 2- ممکن است دال بر تعداد باشد؛ یعنی خدا هفت آسمان را در دو روز خلق کرد، و همه ستاره ها و سیارات طبق جمله بعد در این آیه، جزء آسمان اول هستند، که البته تفسیر دوم صحیحتر است.[28] علامه در تفسیر المیزان بیان می کند که این آسمانهای هفت گانه، همه جزو خلقت جسمانیاند و همه در داخل طبیعت و ماده هستند، نه ماوراء طبیعت.[29]
در تفسیر نمونه دورانهای ششگانه خلقت اینگونه تشریح شده است:
1- روزی که همه جهان بصورت توده گازی شکل بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.
2- این کرات تدریجا بصورت توده مذاب و نورانی، و یا سرد و قابل سکونت در آمدند.
3- روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.
4- روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.
5- سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.
6- سرانجام انسانها و حیوانات در روی زمین ظاهر گشتند.» [30]
از مجموع بحث می توان به این نتیجه رسید که، آفرینش زمین و آسمان در شش دوران صورت گرفته است و این ادوار جهانی میتواند شامل میلیونها یا میلیاردها سال باشد. بدین ترتیب با یافته های علمی که خلقت جهان را میلیاردها سال می دانند، تعارضی ایجاد نمی شود.
تعارض ظاهری آیات سوره فصلت با دیگر آیات
در هفت مورد، قرآن می فرماید خلقت آفرینش در شش روز بوده است، چهار مورد درباره آفرینش زمین و آسمان ( اعراف / 54، یونس / 3، هود / 7 و حدید / 4 ) ودر سه مورد آفرینش زمین و آسمان و آنچه میان آنهاست (فرقان / 59، سجده / 4 و ق / 38 ). در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه در آیات(9-12) سوره فصلت می فرماید: زمین در دو روز آفریده شده و در آیه 12 می فرماید: آسمانها نیز در دو روز آفریده شدند ودر آیه 10 می فرماید: روزی شما در چهار روز تقدیر شده، که جمعاً هشت روز می شود و با آیات شش روزه منافات دارد. مفسران جوابهای مختلفی در این رابطه دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- مراد از (اربعه ایام )، بهار، تابستان، پاییز و زمستان می باشد.[31]و علامه هم در تفسیرش به این نکته اشاره دارد که:این چهار روز ایام تقدیر اقوات است، نه خلقت آنها. و تقدیر ارزاق زمین در چهار فصل است.[32] بنابراین این آیه از آیات قبل و بعد مستقل است و از شش دوره آفرینش فقط به چهار دوره که مربوط به خلقت آسمان و زمین است اشاره شده، اما اشکالی که می توان بر آن وارد کرد، این است که از دو روز باقیمانده که مربوط به خلقت موجودات میان آسمان و زمین است سخنی به میان نیامده است.
2- منظور از چهار روز، تتمه چهار دوره است، یعنی در دو دوره اول از این چهار دوره، زمین آفریده شد و در دو دوره بعد سایر خصوصیات زمین، که با دو دوره خلقت آسمانها، شش دوره می شود.[33] مثل اینکه مىگویى از اصفهان رفتم تهران در مدت دو ساعت و مشهد در مدت چهار ساعت، یعنى از اصفهان تا مشهد چهار ساعت بود، دو ساعت تهران و دو ساعت از طهران به مشهد که مجموع چهار ساعت میشود. ولی لازم است که کلمه محذوف(تتمه) در تقدیر گرفته شود؛ یعنی در اصل بوده است: (و قدر فیها اقواتها فی تتمه اربعه ایام )[34].
این را نیز باید گفت که از بین این دو نظر، قول دوم شهرت بیشتری دارد.
علت خلقت جهان در شش روز
سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که با این که خدا می تواند با یک اراده و در یک لحظه آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست را خلق کند، و بارها با این جمله (کن فیکون )از این قدرت سخن به میان آورده است، چرا آفرینش جهان را در چند مرحله و دوره قرار داده است؟
طبق دیدگاه مفسرین، سه پاسخ به این سؤال می توان داد..
1- اگر آفرینش در یک لحظه می بود، کمتر می توانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت کند، اما هنگامی که در مراحل مختلف، طبق برنامههای منظم و حساب شده، انجام گیرد، دلیل روشنتری برای شناسایی آفریدگار خواهد بود. و به تعداد مراحلی که پیموده است، نشانههای تازهای از عظمت آفریدگار بدست می آید.[35]
2- حکمت خلقت جهان در شش روز برای این است که به بندگان بگوید در همه امور تأمل و تأنی داشته باشند حتی اگر بتوانند آنها را در یک لحظه انجام دهند. [36]
3- نظام آفرینش به تدریج بوجود آمد چون مادیات باید مسبوق به ماده و مدت باشند. [37]